گل سرخی به من داد.
گل زردی به او دادم....!
برای یک لحظه ی ناتمام قلبش از تپش افتاد.....!
با تعجب پرسیدم:
مگر از من متنفری......؟
گفتم:
نه باور کن.....نه!!!
ولی چون تو را واقعا دوس دارم
نمیخوام پس از آنکه
از لبانم کام گرفتی برای پیدا کردن گل زرد
زحمتی به خود هموار کنی......
نظرات شما عزیزان: